وبلاگ

فهرست مطالب

شش-کلاه-1

شش کلاه تفکر (بخش اول)

حل مسئله و تصمیم گیری درست به ویژه هنگامی که با مسائلی سخت و چالشی فردی و سازمانی مواجه می‌شویم اهمیت بسیار زیادی دارد. نکته مهم این است که در این شرایط روشی کارآمد برای تصمیم گیری داشته باشیم تا بتوانیم مسائل و مشکلات را حل کنیم.                                                      

       گاهی اوقات افراد و سازمان هایی که در حل مسائل ناتوان هستند، این وضعیت را به ضعف، بی لیاقتی و عدم شایستگی خود یا سازمان نسبت می دهند و لذا دست به سرزنش  خود یا همکاران می زنند.

در این مقاله، به بررسی مدل “شش کلاه تفکر” به عنوان راه حلی برای حل مسئله ها و تصمیم گیری پرداخته‌ایم که توسط ادوارد دوبونو ارائه شده است.

این مدل شش نوع از دیدگاه‌ها و رویکردهای مختلف را برای حل مسائل و اتخاذ تصمیمات مطرح می‌کند. در ادامه به اختصار با هر کلاه آشنا خواهیم شد و سپس به تحلیل هرکدام می‌پردازیم.

کلاه سفید

کلاهی است که  نماد جستجو و تحلیل اطلاعات است مثل کاری که یک مهندس

 می­کند.چه اطلاعاتی در دسترس است؟ آیا مرتبط هستند؟

وقتی کلاه سفید بر سر می‌گذاریم، تفکر ما حالت خنثی و بی طرفانه دارد.

هدف صرفا کسب واقعیت محض می‌باشد، نه موجه نشان دادن ذهنیات خودمان.

باورهای خودتان را تنها به صورت جزئی از واقعیت بیان کنید.

اگر قطعی نیست، به صورت قطعی بیان نکنید، بلکه بگویید به احتمال چقدر، این واقعیت را مطرح می کنید.

عقیده را به شخصیت خود گره نزنید تا مجبور شوید از حق بگذرید
اطلاعات اضافی موضوع را محدود کنید. مانند یک وکیل ماهر عمل کنید.

دیگران بایستی خوب گوش بدهند. اطلاعات کاربردی را در اولویت قراردهید.

هنر این است که بتوانید این اطلاعات را دسته ‌بندی و طبقه بندی کنید.


قاعده مهم کار اینست که باید تمام تلاشمان را بکنیم تا هنگام ارائه اطلاعات یا درخواست  اطلاعات کاملا بیطرف باشیم.

کلاه قرمز

به این سوالات فکر کنید:

در مورد این موضوع چه احساسی دارید؟

به دلتان چه می آید؟

چه شهودی دارید؟

اگر اشراق و الهامی به تو شده، سریعا بگو، اما با کلاه قرمز دنبال استدلال نگرد، بگو ته دلت چه احساسی داری؟

جایگاه احساسات در تفکر:
نگاه سنتی و رایج، احساس را از تفکر جدا می‌داند و از متفکر خوب انتظار دارد تا تحت تاثیر احساسات قرار نگیرد، اما واقعیت این است که هر تصمیم درستی در نهایت باید عاطفی هم باشد.

جایگاه تاثیر احساسات بر تفکر:
وجود زمینه احساسی نیرومند تاثیر گذار مثل محبت، حسادت، ترس، نفرت، سوءظن همیشه سایه خود را بر تصمیمات ما می‌گذارند. به وجود آمدن حس و ادراک اولیه در زمان ترسیم نقشه نهائی، زمینه ای نیرومند در تصمیم گیری است.
حس های اولیه، عواطف، دریافت های ناگهانی و الهامات، واقعیت هایی نیرومندی هستند. اگر به احساسات اجازه ندهیم به صورت رسمی خود را بروز دهند، در پس ذهن جای می‌گیرند و به صورت پنهانی، تفکر ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
کلاه قرمز اجازه می‌دهد تا هم حس خودمان را به عنوان امری موجه قبول کنیم هم حس دیگران را بپرسیم.

مزیت‌های کلاه قرمز:
باعث سرعت گرفتن در ورود و خروج به احساسات است.

 از قهر و مقاومت دیگران جلوگیری می‌کند

با این کلاه، دیدگاه‌ها کمتر جنبه شخصی پیدا می‌کند
برای آگاهی و اطلاع از احساسات دیگران نیاز به حدس و گمان نداریم و می توانیم مستقیما بپرسیم.
احساسات شاید دارای اندیشه‌ای نو و مهم باشند، اما لزوما همیشه اینطور نیست، بنابراین باید حواسمان باشد و افراط نکنیم.

استفاده از کلاه قرمز:
هنگامی که قصد داریم تا رسما، دقیقا و مشخصا احساس فردی را جویا شویم یا احساس خود را بیان کنیم از کلاه قرمز استفاده می‌کنیم. هنگام استفاده از این کلاه بهتر است عقایدمان را به صورت احساس بیان کنیم. برای بیان احساسات، نیازی به قضاوت و استدلال نیست. کلاه قرمز نباید نقش بلندگو را برای بزرگنمایی بازی کند، بلکه این کلاه نقش یک آینه را دارد که احساسات را قابل رویت می‌کند.

کلاه سیاه

این کلاه، کلاه احتیاط است و متوجه خطاها و نقطه ضعف هاست.
چه خطرهائی یا مخاطراتی محتمل است؟

مشکلات و سختی‌ها را می شناسد و مدام گیر میدهد!

اگر نکات منفی را به کار بگیرید. بدترین حالت ممکن چیست؟

کلاه سیاه ابعاد منفی کار را می‌بیند اما یک نگاه کاملا منطقی است و اصلا احساسی رفتار نمی کند.
به هنگام استفاده از کلاه سیاه حتی اجازه داریم تا آیه یأس بخوانیم، اما نه بدون منطق و پشتوانه. توجه داشته باشید که ابعاد احساسی (چه مثبت چه منفی) مربوط به کلاه قرمز است.
اشتباهات و موارد نادرست را کشف و پیش بینی کنید.  کلاه سیاه تناقضات داخلی را برملا می‌کند.  اصلا جدال نکنید و مباحثه را به مجادله بدل نکنید، استفاده از این کلاه تنها یک تلاش بیطرفانه برای بیان منطقی مشکلات کار در حین اجراست. از تجارب ناموفق و موفق قبلی زیاد بهره بگیرید.

روند بحث با کلاه سیاه:
خیلی وقت‌ها روند بحث دچار مشکلاتی است که می‌توان با این کلاه مانع از تاثیرگذاری آنها بر نتیجه شد. به عنوان مثال:
آیا فرضیات ما محکم و اثبات شده است؟

آیا از چنین فرضی می‌توان به چنین نتیجه‌ای رسید؟

آیا احتمال دارد فرضیات ما به نتایج دیگری هم برسد؟

کلاه سیاه و موضوع بحث:
ارائه اطلاعات توسط کلاه سفید انجام می‌شود. اما بررسی و تحقیق در مورد اطلاعات، کار کلاه سیاه است. در بسیاری مواقع خطاهایی در گزارش‌ها وجود دارد یا این اطلاعات برای موضوع بحث هیچ کارایی ندارند. این نقش عموما با «سوالات منفی» انجام می‌شود.

خراب کردن همیشه راحت‌تر از درست کردن است و اثبات خطای دیگران خیلی زودبازده است و ایجاد رضایت می کند بنابراین باید حواسمان به این موارد هم باشد.

کلاه سیاه و ملاحظات کاربردی:
بسیاری از انتقادها مستقل از محتوای طرح هستند و با عناوینی همچون  «خیلی پیچیده» یا «خیلی ساده» یک طرح را زیر سوال می‌برند و بسیاری از این نوع تفکرات انتقادی باید در قالب کلاه قرمز بیان شوند. مثلا به جای اینکه بگوییم این طرح خوبی است اما خیلی پیچیده است بهتر است بگوییم که من از این طرح پیشنهادی خوشم نمی‌آید. در نقدهایی که وابسته به یک «احتمال» هستند، مادام که «میزان محتمل بودن» آنها روشن نیست، می‌توان نقد را نادیده گرفت.
یکی از کاربردهای بسیار مهم کلاه سیاه، «بهبود» طرح هاست. کلاه سیاه در پی حل مشکلات نیست، بلکه وجود آنها را گوشزد می کند.

چکیده:

کلاه سفید به طور مطلق به دنبال اطلاعات درباره موضوع مورد نظر می گردد و هیچ قضاوت، تایید، رد و …  ندارد.
کلاه قرمز اصلا به اطلاعات و جزئیات امور کاری ندارد و صرفا با احساسات و شهود کار دارد و بس.
کلاه سیاه به موارد نادرست، اشتباهات و خطاها اشاره دارد. کلاه سیاه در پی مجادله نیست، خطاهائی که در روند تفکر یا گفت و گو هستند را می‌بیند و سوالات منفی می‌پرسد. برای طرح احساسات منفی نباید از آن استفاده شود. یک نکته بسیار مهم آنست که در برخورد با نظرات نو باید قبل از کلاه سیاه از کلاه زرد استفاده شود.

در قسمت بعدی به سه کلاه دیگر یعنی کلاه زرد، سبز و آبی خواهیم پرداخت تا به طور کامل و جامع با نحوه تصمیم گیری با استفاده از شش کلاه تفکر توسط ادوارد دبونو آشنا شویم.

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.