برخی مدیران و کارآفرینان جمله “کوچک بزرگ است” را عمیقا باور دارند در این مقاله میخواهیم بررسی کنیم که آیا واقعا این جمله صحیح است یا خیر و چرا؟
این گروه از مدیران و کارآفرینان معتقدند کارهای به ظاهر کوچک نتایج بسیار بزرگ به همراه دارد!
با یک مثال شروع میکنیم، تصویر زیر را ببینید. این تصویر لحظه پایانی یک مسابقه دو و میدانی را نشان میدهد. در این لحظه دو دونده در انتهای مسابقه همزمان به خط پایان میرسند.
در نگاه تماشاگر ورزشگاه و تماشاگر تلویزیون هر دو دونده همزمان از خط پایان عبور کردهاند اما تصاویر ثبتشده توسط دوربینها چیز دیگری را نشان میدهد. یکی از دو دونده در آخرین لحظه سرش را جلوتر انداخته و همین عامل باعث برتری او و قرار گرفتن وی بر روی سکوی اول شده است. داوران با استناد به همین تصویر نفر اول را از باقی نفرات مشخص کردهاند. شاید از لحاظ زمانی تفاوت نفرات اول تا دهم کمتر از صدم ثانیه و گاهی کمتر از هزارم ثانیه است. اما نتیجهای که حاصل میشود قرار گرفتن افراد در جایگاههای متفاوت و جایزههای افراد هم بسیار متفاوتتر است. نفر اول مدال طلا، نفر دوم مدال نقره و نفر سوم مدال برنز و باقی نفرات تقریبا هیچ.
حال برگردیم به تلاش افراد در طول مسابقه و قبل از مسابقه. همه شرکت کنندگان در مسابقه روزها، ماهها و گاهی سالها تمرینهای سخت و طاقت فرسا را پشت سر گذاشتهاند و هیچکدام بدون آمادگی در این مسابقه شرکت نکردند. از لحاظ قدرت بدنی هم همگی با آمادگی کامل در روز مسابقه حاضر شدند. تفاوت افراد بسیار کوچک و توسط بیننده عادی حتی غیرقابل مشاهده و غیر قابل احساس هست تفاوتی فقط در حد صدم ثانیه یا هزارم ثانیه. همین تفاوت به ظاهر ریز و جزئی، اما نتیجهای به مراتب عظیم ایجاد کردهاست.
طراح و مجری شیشه و پنجره:
سالها پیش در مسیر برگشت از یک سفر ماموریتی با یک کارخانهدار تولید، طراحی و نصب پنجره و شیشه ساختمانی در هواپیما همراه شدم. تا رسیدن به تهران مشغول گفتگوی باهم شدیم. ایشان سالها در یک مغازه اجارهای در تهران به کار تولید، طراحی و نصب پنجره مشغول بود. روزی یکی از پیمانکاران ساختمانی که دورادور از کار ایشان شنیده بود، برای آپارتمانی به ایشان سفارش کار میدهد این در حالی بود که ایشان از شغل این فرد آگاه نبود. فرد پیمانکار بعد از اتمام کار مورد نظر، به هنگام بازدید ایرادی از کار این فرد میگیرد و ایشان هم به محض دیدن ایراد مورد اشاره، بدون هیچگونه عذر و بهانهای آن را میپذیرند و سریعا شروع به رفع آن میکنند. همین نحوه برخورد و رفع سریع مشکل شروع همکاریهای این پیمانکار با این شخص میشود طوریکه ابتدا سفارش یک مجتمع بیست واحدی در تهران و بعد سفارش پنجاه واحد ویلایی در شمال کشور را به او میدهد.
این همکاریها در نهایت باعث گسترش کار و فعالیت این فرد میشود و الآن ایشان به جای آن مغازه کوچک اجارهای صاحب یک کسبوکار بزرگ با گردش مالی چند میلیاردی در سال شده است.
حال به عنوان یک مدیر کسبوکار فرض کنید در آن لحظهای که آن ایراد به کار این فرد گرفته شده بود، او با غرولند یا به نحو نامناسبی برخورد میکرد آیا الآن همچنان درآن مغازه کوچک اجارهای و با سختی کار میکرد یا …. . به نظر میرسد در کنار کار و حرفه عواملی هرچند به ظاهر نه چندان بزرگ اثراتی به مراتب بزرگ به بار میآورند که شاید تصورش را نیط نتوانیم داشته باشیم.
در این بخش از مقاله سخن کوچک بزرگ است را از جنبه موفقیت بررسی کردیم.
در بخش بعدی به روی دیگر این سخن میپردازیم.
زمانی در بخش مدیریت شبکه یک شرکت مخابراتی مشغول به کار بودم. در آن بخش به همراه نفرات دیگر بخش، مسئول مونیتورینگ آلارمهای شبکه بودیم. در یکی از روزهای کاری در یک لحظه آلارم حرارتی در یکی از سیستمها نمایش داده شد. به محض دیدن این آلارم که بسیار هم خطرناک بود، پروسه پیگیری را انجام دادیم اما به دلیل یک وقفه 5 دقیقهای از سمت بخش رفع خرابیها یک خسارت چند ده میلیونی به شرکت وارد شد. یک تاخیر به ظاهر بسیار کوتاه اما خسارتی چند ده میلیونی.
حادثه کشتی سانچی
در جریان حادثه کشتی سانچی، تیم تحقیقاتی به این حقیقت تلخ رسید که علت حادثه صرفا ندانستن پروسه کار توسط یکی از نیروهای داخل کشتی، بعلاوه تخمین و محاسبه نادرست فاصله با کشتی نزدیک شونده بود که باعث رخ دادن یک فاجعه شد.
پس میتوان اینطور به نتیجه رسید که همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم به اذعان بسیاری از مدیران کاربلد و با تجربه، کوچک اصلا کوچک نیست بلکه گاهی بسیار بزرگتر از آنچه ما تصور میکنیم هم هست.
موضوعاتی همانند یک آموزش تخصصی کاربردی در کسبوکارمان، تبلیغات به موقع و صحیح، رفتار مناسب، صبوری داشتن برای کسب نتایج، عصبانی نشدن و تسلط بر خود و …. از جمله کوچکهایی هستند که میتوانند نتایجی بسیار بزرگ بیافرینند.
تمرین:
حال شما ببینید که به عنوان یک مدیر و کارآفرین چه جزئیات و عوامل به ظاهر کوچک در کسبوکار و یا مجموعه شما وجود دارند که قابلیت تبدیل شدن به نتایج به مراتب بزرگ و عظیمی را دارند، عواملی که در نگاه اول آنقدر کوچک هستند که اصلا قابل توجه نبوده و یا نیستند.
دو لیست 5 موردی از این عوامل را برای خودتان تهیه کنید.
لیست اول از موارد کوچکی که به نتایج بزرک مثبت ختم میشوند.
لیست دوم از موارد کوچکی که به نتایج بزرگ منفی ختم میشوند.